صبر کن عشق زمین گیر شود - بعد برو
یا دل از دیدن تو سیر شود – بعد برو
ای پرنده به کجا؟!قدر دگرصبر بکن
آسمان پای پرت پیر شود – بعد برو
باش با دست خود آیینه را پاک بکن
نکند آیینه دلگیر شود – بعد برو
یک نفر حسرت لبخند تو را می بارد
خنده کن عشق نمک گیر شود – بعد برو
خواب دیدی شبی از راه سوارت آمد
باش خواب تو تعبیر شود – بعد برو
در دیده به جای خواب آب است مرا
زیرا که به دیدنت شتاب است مرا
گویند بخواب تا به خوابش بینی
ای بیخبران چه جای خواب است مرا
دست تو تو دست من بود دلت اما جای دیگه
تو خودت خبر نداری اما چشمات اینو میگه
آنگاه که ... ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه آرزوهایت حس می کنی؛ به خاطر بیاور که...
زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است
بودنم را هیچ کس باور نداشت
هیچ کس کاری به کار من نداشت
بنویسید بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ
آنکه خوابیده در این گور سرد
بودنش را هیچ کس باور نکرد
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست،
همه دریا از آن ما کن ای دوست،
دلم دریا شد و دادم به دستت،
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت
گفت ای عاشق دیوانه فراموش شوی
سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد
گفت طولی نکشد تو نیز خاموش شوی...
ای عشق شکسته ایم مشکن ما را
این گونه به خاک ره میفکن ما را
ما در تو به چشم دوستی می بینیم
ای دوست مبین به چشم دشمن ما را
آگر بوی گلی را دوست نداری شاخه هایش را نشکن
سر سبزترین بودم و زردم کردی
تبعیدی فصل شوم و دردم کردی
من چشم و چراغ این و ان بودم و تو
انگشت نما و کوچه گردم کردی